جدول جو
جدول جو

معنی رو وار - جستجوی لغت در جدول جو

رو وار
این کلمه در بیت ذیل از نظام قاری آمده است اما معنی آن روشن نیست شاید نام نوعی پارچه باشد:
آنکه خیاط برد پارچه از رو وارش
پنبه حلاج چرا کم نکند از کارش،
نظام قاری (دیوان ص 86)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روژیار
تصویر روژیار
(دخترانه)
آفتاب، خورشید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از روجیار
تصویر روجیار
(پسرانه)
روژیار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از روادار
تصویر روادار
کسی که امری را جایز می شمارد، آنکه چیزی را برای کسی حلال می داند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رودبار
تصویر رودبار
رودخانه، نهر بزرگ، جایی که در آن چند نهر و رود جاری باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوگوار
تصویر سوگوار
مصیبت دیده، ماتم زده، ماتم دار، عزادار، غمگین، سوگ دار، سوگ زده، سوگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بولوار
تصویر بولوار
خیابانی عریض با درخت کاری و گل در وسط آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روزگار
تصویر روزگار
گیتی، دنیا، زمانه، عصر، زمان، وقت، کنایه از عمر، برای مثال سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل / بیرون نمی توان کرد الاّ به روزگاران (سعدی۲ - ۵۳۰)
روزگار بردن: کنایه از روز گذراندن، وقت گذراندن، سپری کردن روزهای عمر، زندگی کردن، صبر کردن، تاخیر کردن
روزگار یافتن: کنایه از فرصت پیدا یافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راهوار
تصویر راهوار
ویژگی اسب یا استر خوش راه و تندرو
فرهنگ فارسی عمید
از قبیل تقابل است، مواجهه، تصاریف: دنیا یا روزگار هزار رو وارو دارد، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از روح دار
تصویر روح دار
جاندار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوکوار
تصویر سوکوار
مصیبت زده ماتم دار، اندوهگین غمگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوگوار
تصویر سوگوار
ماتمزده، عزادار مصیبت زده، ماتم زده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روادار
تصویر روادار
مباح و جایز دارنده چیزی، انتخاب کننده
فرهنگ لغت هوشیار
حربه آتشین دستی کوتاه و خودکار که بدان چند تیر در کنند بدون آنکه پس از هر بار آن را پر کنند ششلول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رود بار
تصویر رود بار
جایی که در آن چند رود جاری باشد، رودخانه بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روزگار
تصویر روزگار
ایام، زمان، وقت، مدت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روبکار
تصویر روبکار
دم دست و نزدیک و مشرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راهوار
تصویر راهوار
فراخ و نرم رو، اسب لایق راه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برق وار
تصویر برق وار
تند وسریع، همانند برق
فرهنگ لغت هوشیار
میدان و خیابانی که باغچه ها و چمن ها و درختان بسیار دارد و محل گردش عموم است، بلوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دژ وار
تصویر دژ وار
سخت صعب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رودبار
تصویر رودبار
جائی که در آن رودخانه بسیار جاری باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رودبار
تصویر رودبار
ساحل رود، کنار رود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سوگوار
تصویر سوگوار
مصیبت زده، اندوهگین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روزگار
تصویر روزگار
((زِ))
دوره، عصر، دنیا، زمان، وقت
فرهنگ فارسی معین
خیابان پهنی که وسط آن درخت و گل و گیاه باشد و به دو قسمت مساوی تقسیم شود، چارباغ (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راهوار
تصویر راهوار
تندرو، رهوار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روش کار
تصویر روش کار
نحوه کار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روزگار
تصویر روزگار
زمانه، عصر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بو دار
تصویر بو دار
Odorous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سوگوار
تصویر سوگوار
Grieving
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بارانی که در کوهستان بارد و جلگه ی پیش روی البرز مرطوب از
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از بو دار
تصویر بو دار
с запахом
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سوگوار
تصویر سوگوار
скорбный
دیکشنری فارسی به روسی